by mjafarian
جدول (2-4): برخی از مهمترین تحقیقات در حوزه مکانیابی تسهیلات
سال
نویسندگان
محتوای مقاله/کتاب
1970
Scott
ارائه تعدادی از مسائل منتخب در حوزه مکانیابی چندخدمتدهنده
1970
ReVelle و همکاران
مطالعه و بررسی جنبه عمومی و خصوصی مدلهای مکانیابی
1974
Francis و White
مرور مسائل مرتبط با مکانیابی و چیدمان تسهیلات
1979
Handler و Mirchandani
مطالعه جامع بر مسائل مکانیابی شبکه
1979
Krarup و Pruzan
دستهبندی مسائل مکانیابی به مسائل بدون محدودیت ظرفیت و با محدودیت ظرفیت
1983
Francis و همکاران
بررسی برخی از تحقیقات منتخب در این حوزه و تقسیم مسائل به چهار دسته
(1)Continuous planar
(2)Discrete planar
(3)Mixed Planar
(4)Discrete network problem
1983
Tansel و همکاران
تقسیم مسائل به سه دستۀ
(1)p-center
(2)p-median
(3)Location problems on tree networks
و توصیف الگوریتمها و نتایج جوابها برای هر مسأله
1983
Krarup و Pruzan
مطالعۀ نسخه مسطح و شبکه مسائل p-center و p-median
1985
Aikens
مطالعه و دستهبندی بر روی مدلهای مکانیابی
1989
Brandeau و Chiu
مطالعۀ جهتگیری تحقیقاتی در حوزه مکانیابی
1985
Domschke و Drexl
مرور مجموعهای از مسائل مرتبط با مکانیابی
1998
Hamcher و Nickel
ارائه طرحی برای دستهبندی کلیه مدلهای مکانیابی
1998
Owen و Daskin
مکانیابی راهبردی تسهیلات
1998
Avella و همکاران
بیان نقطه نظرات مختلف در ارتباط با وضعیت فعلی و جهتگیریهای آتی برای مکانیابی تسهیلات
2003
Hale و Moberg
بررسی ویژگیهای فعالیتهای پژوهشی در این حوزه و تقسیم مسائل به 3 دسته کلیِ
(1)p-center
(2)p-median
(3)covering
2005
ReVelle و Eiselt
مروری بر انواع مدلهای مکانیابی تسهیلات
2005
Klose و Drexl
مروری بر انواع مدلهای توزیع
2007
Sahin و Sural
مروری بر مکانیابی سلسله مراتبی
2008
ReVelle و همکاران
مرور ادبیاتی بر روی مکانیابی گسسته تسهیلات
2-5- تعریفی از مسأله مکانیابی تسهیلات
یک مسأله مکانیابی یک مسأله تخصیص منابع مبتنی بر فواصل است. در ادبیات موضوع مکانیابی، یک یا چند تسهیل خدمتدهنده (خدمتدهندگان59) به مجموعهای از تقاضاها (مشتریان) که در یک فضای مشخص به صورت پراکنده وجود دارند، خدمتدهی نمایند (Brandeau و Chiu، 1989). بنابراین هدف این مسأله علاوه بر استقرار تسهیلات، تخصیص مشتریان به خدمتدهندگان است، به گونهای که یک یا چند هدف صریح یا ضمنیِ وابسته بهینه شود. به صورت عمومی، این توابع هدف از جنس مسافت و یا زمان سفر بوده و یا مبتنی بر تعاملات60 بین تسهیلات با تسهیلات یا تسهیلات با مشتریان است (Brandeau و Chiu، 1989). مثالهایی از مسائل معروف مکانیابی عبارتند از طراحی شبکه61، مکانیابی انبار62، پوشش جعبه آتش63، مکانیابی تسهیلات رقیب64.
اما در تعریفی دیگر، Melo و همکارانش در سال 2008، در یک مقاله مرور ادبیات، مسأله مکانیابی تسهیلات را در حالت کلی شامل یک مجموعه از تقاضاهای توزیع شده در فضای مسأله و یک مجموعه از تسهیلات برای برآورده کردن این تقاضاها میداند (Drezner & Hamacher, 2004) و (Nickel & Puerto, 2005). در یک مسأله مکانیابی، به دو سوال اساسی بایستی پاسخ داده شود. این سوالات عبارتند از (Melo et al., 2008):
کدام تسهیلات بایستی استفاده شوند؟ (که این سوال خود به معنای پاسخدهی به 2 سوال دیگر است که با کمی تامل قابل درک میباشند. "چند تسهیل بایستی مستقر شود،" و "این تسهیلات در کجا مستقر شوند،")
چه تقاضاهایی توسط چه تسهیلاتی برآورده شوند.
2-6- مکانیابی تسهیلات در زنجیره تأمین
همان گونه که در بخش مقدمه این فصل نیز ذکر گردید، ارتباط بین مکانیابی تسهیلات و مدیریت زنجیره تأمین را میتوان زیرمجموعۀ طراحی شبکه توزیع دانست. به عقیده Amiri در سال 2006، مسأله طراحی شبکه توزیع در یک زنجیره تأمین به طور کلی عبارت است از مکانیابی کارخانههای تولیدی و انبارهای توزیع و همچنین تعیین بهترین استراتژی برای توزیع محصول از کارخانهها به انبارها و از انبارها به مشتریان. هدف این فرآیند انتخاب تعداد، مکان و ظرفیت بهینۀ هر یک از کارخانهها و انبارها، به منظور ارضای تقاضای مشتریان با کمترین هزینه است (Amiri, 2006). با این تعریف میتوان جایگاه مکانیابی تسهیلات را در زنجیره تأمین درک نمود.
از سوی دیگر Owen و Daskin در سال 1998 در یک مقاله مرور ادبیات که به دعوت مجله European Journal of Operational Research تهیه شده است، صراحتا به نقش و جنبه راهبردی مکانیابی تسهیلات در طراحی زنجیره تأمین اشاره نمودهاند. از نظر ایشان راهبردی بودن یک تصمیمگیری به معنای تاثیر بلندمدت آن تصمیمگیری است. استدلال ایشان گواه بر این موضوع است که عدم قطعیتِ رویدادهای آینده جزئی از این تصمیمگیریها محسوب میشود و یکی از مهمترین جهتگیریهای آتی در حوزه مکانیابی تسهیلات را به سمت مد نظر قرار دادن عدم قطعیت در این حوزه عنوان مینمایند.
در بررسی ادبیات مربوط به مکانیابی تسهیلات در زنجیره تأمین سه مقاله کلیدی شناسایی شدند. موضوع قابل توجه در این است که هر سه این مقالات در دهه گذشته تهیه شدهاند. این سه مقاله عبارتند از: (Owen & Daskin, 1998)، (Klose & Drex, 2005) و (Melo et al., 2008). لازم به ذکر است که تعداد این مقالات منحصرا سه مقاله نبوده و تنها علت انتخاب آنها ارتباط دقیق و مستقیم با موضوع مورد بحث �
�ست.
البته مقاله Sahin و Sural هم که در سال 2007 تهیه شده است (Sahin & Sural, 2007)، تا حدودی به این موضوع مرتبط میباشد و میتوان بخشهایی از آن را در ارتباط نزدیک با موضوع مورد بحث تفسیر نمود، اما با توجه به وجود سه مقالۀ کاملا مرتبط فوق که موضوعات مقاله مذکور را با جامعیت بیشتر ارائه مینماید، از بررسی دقیق آن در اینجا صرفنظر کردهایم.
همچنین مقالهای که در سال 2003 توسط Harkness و ReVelle تهیه شده است (Harkness & ReVelle, 2003)، نیز تا حدودی با این موضوع ارتباط دارد، اما تمرکز اصلی آن بر تجزیه و تحلیل هزینهای مدلهای مکانیابی از دیدگاه تولیدی است. لذا در این بخش از مرور دقیق این مقاله نیز صرفنظر نمودهایم.
شاید تحلیلی بر روی عنوان این سه مقاله در تشخیص جایگاه نوین مکانیابی تسهیلات که همانا مکانیابی تسهیلات در زنجیره تأمین باشد، مفید واقع شود.
مقاله اول تحت عنوان مروری بر مکانیابی راهبردی تسهیلات است و در واقع بیانگر پارادایم جدیدی در حوزه مکانیابی تسهیلات است. این مقاله به دعوت مجله معروف European Journal of Operational Research در سال 1998، توسط Owen و Daskin انجام شده است. ایشان در این مقاله صراحتا به نقش و جنبه راهبردی مکانیابی تسهیلات در طراحی زنجیره تأمین اشاره نمودهاند. از نظر ایشان راهبردی بودن یک تصمیمگیری به معنای تاثیر بلندمدت آن تصمیمگیری است. استدلال ایشان گواه بر این موضوع است که عدم قطعیتِ رویدادهای آینده جزئی از این تصمیمگیریها محسوب میشود و یکی از مهمترین جهتگیریهای آتی در حوزه مکانیابی تسهیلات را به سمت این موضوع عنوان مینمایند. در مقاله دوم تحت عنوان مدلهای مکانیابی تسهیلات برای طراحی سیستم توزیع که این مقاله نیز توسط مجله European Journal of Operational Research در سال 2005، منتشر شده است، وارد جزئیات بیشتری شده و مدلها و الگوریتمهای پایه به منظور مدلسازی مدلهای توزیع را با جزئیات نسبتا جامع و کاملی بررسی نموده است، تا جائیکه میتوان به محققان محترمی که قصد شروع فعالیت در این حوزه را دارند توصیه کرد که از مدلهای مطرح شده توسط ایشان به عنوان مدلهای مرجع استفاده نمایند. در حقیقت زاویه دید این تحقیق، انواع مدلهای ریاضی در فصل مشترک حوزههای مکانیابی تسهیلات و مدیریت زنجیره تأمین است. شاید بزرگترین ضعف این مقاله را در عدم ارائه موضوعات مربوط به تحقیقات آتی میباشد. و اما مقاله سوم تحت عنوان مروری بر مکانیابی تسهیلات و مدیریت زنجیره تأمین توسط Melo و همکارانش به دعوت European Journal of Operational Research در سال 2008، انجام شده است. ایشان در این مقاله به نوعی هر دو مقاله فوق را توسعه دادهاند با این تفاوت که زاویه دیدشان بیشتر از مدیریت زنجیره تأمین بوده است. ایشان در انتهای این مقاله به تعداد بسیار زیادی موضوعات تحقیقاتی به عنوان تحقیقات آتی اشاره نموده است و در مجموع کلیه حوزههای مطرح شده در مقاله خود را دارای قابلیت توسعه میداند. اما ایشان نیز در نظر گرفتن فضای عدم قطعیت در تصمیمگیریهای مکانیابی را به عنوان یکی از مهمترین حوزههای تحقیقاتی مطرح مینماید. با مقایسه عنوان و محتوای این سه مقاله کلیدی به سادگی میتوان اهمیت تحقیقات در حوزه مکانیابی تسهیلات از نقطه نظر مدیریت زنجیره تأمین پی برد.
بنابراین همانطور که مشخص است مجله European Journal of Operational Research به عنوان یکی از مهمترین و معروفترین نشریات حوزه تحقیق در عملیات و مدلسازی در حوزه بهینهسازی، علاقه بسیار زیادی به انجام تحقیقات در حوزه تلفیقی مکانیابی تسهیلات و مدیریت زنجیره تأمین دارد تا آنجا که در مدت 10 سال (1998 تا 2008) تعداد سه مقاله مرور ادبیاتی در این حوزه به چاپ رسانده است که 2 تا از این مقالات به دعوت مجله انجام شده است و این نشاندهنده جذابیت بسیار زیاد این حوزه تحقیقاتی است. ما نیز بر اساس تحقیقات خود نیز به این نتیجه رسیدیم و به محققان محترم توصیه میکنیم در صورتی که قصد فعالیت در یک حوزه معتبر و مهم را دارند، مطالعهای را بر روی تحقیقات اشاره شده در متن این پایاننامه داشته باشند.
جدول (2-5): مقالات و تحقیقات مرور ادبیات و مهم
FL & SCM
مدیریت زنجیره تأمین (SCM)
مکانیابی تسهیلات (FL)
شرح .
سال
(Scott, 1970), (ReVelle et al., 1970), (White& Francis, 1974), (Mirchandani & Handler, 1979), (Pruzan & Krarup, 1979), (Francis et al., 1983), (Tansel et al., 1983), (Pruzan & Krarup, 1983), (Aikens, 1985), (Domschke & Drexl, 1985), (Brandeau & Chiu, 1989)
قبل از 1990
(Current et al., 1990), (Mirchandani & Francis, 1990)
1990
(Cornuejols et al., 1991)
1991
(Francis et al., 1992), (Eiselt, 1992), (Boots & Sugihara, 1992)
1992