by Tina Johnson
سال گذشته او را در تجارت های متعدد سرمایه گذاری,این روزها,پول خود را حفظ و یﻙ حسابدار بود که با او مﻙاتبه را از طریق اینترنت و تلفن همراه به رسیدگی به پول و سرمایه گذاری ها است.در این مرحله او واقعا هیچ نیازی نیست ﻙه پول بیشتر,ولی آن را به چالش یافتن و خود را از حساب بانﻙی بالا رفت و با ارزش پولی ﻙه به طرف ثعبانی ﻙسیزده.
عدم یافتن گنج و طلا با وجود آنکه این دوران بدترین ﻙه او بوده است.او از قدیم,جنگ,خون,وقتی که اژدها ﻙه واقعی است,همه آنها این روزها خود را پنهان شده است.حالا ﻙه آنها می توانستند از طریق ایمیل آدرس,ارتباط تلفن همراه و خصوصی دیگر دیوانخانههای سعی ﻙنید هر چند سال پیش به جلوگیری از یکدیگر است.حالا آنها می توانستند هر چند هفته ایمیل خواهر کوچکش بود که بچه دیگری نیز با شوهرش است.او عاشق یکshifterیوزپلنی در جنگل آمازون و مستقر شده بودند چند سال پیش است.او که به دیدن او رفته برای مراسم عروسی,اما تمام معانقهی طفلها اثرزخمداشته بود و او را.او می دانست او را فراتر از آن عصر,باحصیرپوشانده مذﻙرهای,اما نه بنیاد این زن این حق را به ادعای او را گرامی را به عنوان.باحصیرپوشانده اژدهایانی برای زندگی,و برای یﻙ مرد اژدها بود که یکی از آن الهام گرفته از همان است ﻙه طلا به اصرار ادعا دارند ﻙه این,حمایت از آن,آن را حفظ و امان است.
او بچه را در خانواده,و او را از یک به یک خواهر بزرگتر را به ازدواج و عشق.او سخت است که زن حق دارد مجسم ﻙردن خواهد بود.این خیلی خاص اداره زن را به دست او را قبول دارم ﻙه او یﻙ شﻙل اژدها وshifter.او فقط در نوع خود علاقه مند است.وی آن قدر تمامیت ارضی آن مسایل را بدون جنگ اژدها دیگری بر طلا,همسر و یا نه.او نیاز به یافتن همسر ﻙه اصلا به پول است.
شاید او به بیرون نیاز بیشتر است.خواهرانش ازاردادن پاسداشته او به برخی از دوستان خود ملاقات و یا ادامه ی خانواده را از طریق ازدواج در صورتی که همسر خود پیدا کند.او فقط احساس نﻙرده بود ﻙه نیاز است.وی,تمامیت ارضی,چصان یخر ﻙنترولﻙردن,خوشثى برای مبارزه با تمام وقت مانند او با خواهر خود را انجام داده است.خواهر خود را هرگز به او اجازه دهد میخواست چیزهای راه خود نیستند.پدرش مرده در یﻙ نبرد اندکی پس از او متولد شد پس او هیچ وقت دیدیم که چگونه مادر و پدر,بر خلاف بزرگتر خود متقابلااثر برادریاخواهرانی.او می دانست که تمام زندگی با زن را به او داده بود ثعبانهای فاقدبود را به فرار از خانه به محض بالهای آن قدر به منظور توسعه یافته بود به تمام وزن دارد.حتی مادرش او را در مورد یافتن یﻙ سربسرگذاشته شاه مات.اخیراگ او بود ﻙه تنها کسی بود که به گفته بود هر ﻙس دیگر به او وقت بکذارد اخیراگ...ولی پس از او نیز شده است.
صدای فش فش مردشﻙارچیی درزده و تعقیب وی را بیش از یﻙ بخش ﻙشتطلاهای همانداختی لاورد و آنها را از مغاﻙ با یﻙ صدا است.او عصبانی است.طلای خود را بطور عادی و به جای او را دلداری داد و او را ازار ﻙردن در مورد خانواده و اینجا تنها باشم.
این برای سلامت خود شگون داشتن است.
رسونیم
"چگونه ممﻙن است?به او دچار اختلال سوسوزده.او متوجه نشدم. "چرا خود را تغییر خواهد کرد?این هیچ گونه احساس می ﻙند,پدرم همیشه همه چیز را آماده و او دور به این?
"من فﻙر نمی ﻙنم ﻙه او فکر می کرد که قرار بود به مرگ زودرس این بود,و در انسان,وی احتمالا مشغول بخود بیشتر وقت بود"ارمانیده حقوقدانى برماسیده و دست خود را بر سر طاس و سپس خود را در عینﻙ درست بینی باز نگاه کرد,وقتی ﻙه در اسناد خود را به میز بلوط بزرگ است.
اما او با همسر سابق!!!"مهدار پاسخ داد در ناﻙامی است. "من نمی توانم به ارث را لمس تا من یا چه فارغ التحصیل من?
"یﻙ ﻙار وﻙیل"اشاره کرده است,بدکنشیهاى.
حتی اگر من ﻙار پیدا ﻙنند,من ﻙار برای بیش از یﻙ سال و صرف پول برای پرداخت این مﻙتب بروم.مهدار خراب شده بود.پدر او را بیرون رفته بود را به صورت ﻙامل,به روز ﻙردن خود ترشی نخواهند داشت.آن هم در باره پول,خود را به او,به محض اینکه فارغ التحصیل دانشﻙده دامپزشﻙی با درجه,اما نمى توانست تمام انترن کار,او تمام وقت,پول ﻙار او,همه را با صبح تا شام حسابدهد ﻙار و پول برای او مﻙتب خواندم.بکذارد دراعد گآیده کاملا و این.
"ماشین و هر چیز دیگر است و در شما نام گرفته است.شما خوب خوب خواهد شد تا زمانی که شما خود را تا زمانی ﻙه تمام درآمد مﻙتب,خانه,تجاری,و همه چیز را ﻙه پدران شما بود که او در اسم شما است,خود را به هیچ چیز نمی توانم در مورد آن از او قانونا مجاز خود را تغییر داد."وﻙیل مدافع او را به ارث با اسناد در پوشه آن است. "شما میتوانید مورد اعتراض اگر شما تهیه خواهد ﻙرد,گیرهی یابرها و وﻙیل حقوقی,ولی من اصلا فﻙر او برنده شود,طلاق داده شده است برای مدت سه سال وقت ﻙافی داشته و خود را تغییر و خواهد ﻙرد".
"من همه پول پدر من است,من میخواهم فقط به اندازه ﻙافی"او مﻙتب تمام دفاع,حتی اگر با او مى دانست که نا امید بود.
"پیشنهاد من به شما سابق گام برداریم.در شخص و ببینم مادرم اگر او یا متوجه این پول را به تمام شما مﻙتب و احترام پدر شما برای شما را به درجه بندی ﻙاممی.شما با او را طلاق داده اند,شاید او هنوز هم احساسات باشد برای شما, شما را به همین دلیل آنها را پاسخ داد.".
گفت:نه,اما پدرم حتما خود را به دشمنی با تمام تدلیسی.ارمانیده مهدار"و تصمیم گرفت تا یﻙ تیر است. "متشﻙرم"حال نداش.
مهدار چپ,درصدد است تا به خانه بروم و بسته است.اوMapQuestرهنمائیهای و نگاه های قبلی اش را به عنوانstepmom.در چند ساعت از طریق تحریﻙ به ﻙوه ها از ایالت ﻙالیفرنیا به اورگان او را در آنجاstepmomسابق تصمیم گرفته بود به بعد از طلاق است.داروثی اماچندان را نه"گفتن را به او وقت در فرد بعد از آن بر تلفن,وی امیدوار بود که هنوز هم بعضی از مایلمی داروثی خاطرات و احساسات او را حد اقل به اندازه ﻙافی به ا
و کمک کند.
مﻙتب خود را برای دامپزشکی در ﻙالیفرنیا بسیار گران بود,و در حالی ﻙه او پول ﻙافی در بانﻙ جهانی برای پرداخت اجاره او,گاز,مواد غذایی و لوایح برای ماه آینده,او به اندازه کافى براى تمام یک نیمسال.پدر او را به او داده بود این پول هر ترم میخواهم برای پرداخت هنگامی که در کالج او,و از آنجا که او آن را خرج او به قدر کافی به باقی مانده را برای چند نان را بنرخ روز هفته است.اگر نه,او گفت:داروثی نمی دانستم چه می ﻙنند.او چنان نزدیﻙ به تمام شدنی و شروع انترن او است.
هنگامی که او را به خانه ﻙوبیدنی بیگاریها مثثرمى,جدیدیش او درماندگاه اتومبیل و ولى خارج شوند.او با مشت بر درراباشدت بهمزده چرخ اتومبیل او ناﻙامی در.اول پدر او را به برو و خود را پس از یﻙ دختر تعقیب ﻙشته شدند ﻙه نزدیﻙ به سن خود را بیش از خود شد.پدر او را همیشه بوده است,اما او زاد پنداری ﻙنه یﻙ پدر خوب شده است بیشتر آن زمان بود.او حد اقل توجه وانمود می کند که منافع خود است.او بر پا بود او را برای صندوق را به عنوان پاداش برای گرفتن از طریق...گرچه او مﻙتب میخواهم او را گفت ﻙه نیازی نیست ﻙه همه چیز به غیر از ﻙمﻙ به قیمت از مدرسه و بعضی از مخارج زندگی توجه مى بود که او را به این دلیل اولیه فارغ التحصیل,تا به حال است.
مهدار مى دانست که پدرش او را دوست داشتند با وجود نقایص و عیب است.او شروع به گریه افتاد.او دیوانه خواهد شد ﻙه آیا او را در تلاش برای تحت تاثیر در حالی که یک دختر سﻙى ﻙوبیدنی و درخت و باعث مرگ یک لحظه,و یا برای تثبیت خود را مطمین بود,او در حالی که زن توجه را در مکتب مانند او قول داد که او است.
مهدار توفید تا خود را به او بیشتر گریه و بعد ازمیان چپ بینی خود را به او و به داخل دراستین بزورچپاند خریطهی سفر است.در حالی ﻙه او در مورد این مﻙتب چیز ناراحت بود که او مطمین او نیز فقط در پدر او را دیوانه خود را ﻙشته شدند.او نه تنها حاضر به طور کامل در جهان است.او بود ﻙه پس از گرفتن مﻙتب مشغول او هم به دوستان و یا اجتماعی نه تنها خراهد رشبد پدرم را به او است.
او به عنوان یک جفت آغنده پیراد خورشید,بلوز و سﻙونها خریطهی پائن استجارهی سختگرفته,او یﻙ اتاق در یکی دیگر از دانش آموزان,به جدیدیش ممﻙن است که پرداخت مال الاجاره کمک کافی بود که با یک وقت باناخن وجنگال ترانست ﻙار خرید.او در اطراف اتاق نگاه است.او هیچ وقت برای تزیین آن زحمت این دیوارها و حسابی و خیلی چهار پوستر با یﻙ گل و بوته بستر چاپ بر روی آن است که او را تسلی بخش پدرم او را خریده بود او را تجلیل به رفتن به تحصیل پرداخت.او بود که بازتاب تمام قد به آینده است ﻙه او به ندرت چشمانداخته میزارایشی خود را در آن است.مهدار اغلب به خواب رفت و با مطالعه کتاب خوابانیدی در قفسه سینه اش, به ندرت در بستر خواب است.
مهدار لقیطی خریطهی او نگاه خود را در آینه است.او نگاه ناگوار است.چشمان غلپیده دادزدنpoofyو از انبوه,موهای طلایی وfrizzyپاییننانداخته بود که به صورت یک شلخته تعقیب سفید او را,تاتوی سﻙونها قهوه ای بود و او را بر آنها رنگ آبی روشن ییبئ بلوزشان چند دﻙمه ها و همچنین یﻙ مرﻙب بود بر روی آن را لﻙه دار بکذارد برغالید بر فراموش ﻙرده است ﻙه او را بزرگ و یادگرفتم ممههای دقیقا اندازه گیریهای می شدند.بکذارد شب زنده داری شده است ﻙه توسط وﻙیل مدافع او را به خواندن ببینیم ﻙه چرا او دیر شده است.جلره نتیجهداده کرقة بود و او حتی زحمت به تغییر است.
او حد اقل حالا درﻙ وﻙیل امتناع ﻙرده بودند ﻙه چرا به نظر او را در جهت در تمام وقت در آنجا نشسته بود ﻙه او است.پیراهن او را از هیچ به قوه تخیل بدون در,به ویژه با یادگرفتم دو دﻙمه های گم شده است.
برخیده میزارایشی طراح او او باز و وابسته به فن بیرون تی شرت با تصویری از میﻙیماوس برﻙندیم و ورزش های تازه ای را در یادگرفتم.او یﻙ جوره ﻙوباى پاﻙ و آنها را به خود را پیدا و ﻙفش های ﻙتانی.
مهدار دراحتیاجداشته تصمیم گرفت تا توجه بیشتر با آنچه ﻙه او قبل از او پوشیده بود و خانه را ترک کرد.اﻙتساءی هوپانsluttyمثل با لباسهای ﻙثیف واقعا او را تصویر عادی است.بکذارد سخت تلاش ﻙردیم تا از لیسه فارغ التحصیل در شانزده سالگی و یﻙ باشلیگانی در تنها دو سال گرفته بود و البته سنگین بار اضافی تا از طریق برنامه چهار ساله در سه سال گذشته بود.وی در مورد به23و هیچ چیزی انجام نداده بودند هیجان انگیز در زندگی است.مدرسه او را نه تنها هدف خود شده بودند.پدر او را بالا ﻙرده بود برای او با این ﻙار جدی همه تفریح و خطرناﻙ خواست برای شرﻙت در.حقیقت ﻙوتاه چگونه زندگی می تواند او را به صورت اگر معجزه بکذارد خود را انجام داده,خود را از طریق مﻙتب ززدن محﻙممی نکذاشى زندگی خود را بدون یﻙ ﻙمی اول بود.
مهدار تصمیم گرفت ﻙه این بار او راه را برای به مساله را از مﻙتب نگرانشم خراهد رشبد.نکرر خریطهی تندگذشتنی پس از او موی سرش را دوباره انجام دادن و تسویه حساب او را تعقیب ﻙنید.مگر او میخواست بر روی یﻙ دسته از یخنقاق,چهره و چشمان او را فقط به شباهت به او بود.
او برای یافتن داروثی گوگل اطلاعات و یﻙ نسخه چاپ شده از بیرون زیسهای همراه با نسبت دادن این اطلاعات را به دست او را در دستگاه جی پی اس.او تقریبا به او را قبل از او یادoisدراحتیاج مضرس او قلم مو و پس می رفت و آن را به دست آوردم.او پس از جدیدیش او را نگهداشته و جنس و مینداختند مطبوعى خریطهی او را در صندلی جلو موتر او است.
در این باره است ﻙه هفت ساعت رانندگی,بیشتر این ﻙار را از طریق ﻙوه ها است.او در صحنه لذت مى کند.این یﻙ نیس حواس پرتی از الان همه چیز است.او توانست در برابر زیبایی استفاده و به آنجا تحﻙیمی تقریبا هیچ چیز دیگر برای او زیبا بعد مشروبخواری تلها شز زمردى با گل و رنگ آبی آب است.
مهدار بارزدیم به همه چیز موتر را به جلو جدیدیش یقین بار دیگر به او پشت آن,وحشت را پیش از داخل شدن موتر او تردید,با
استفاده از تلفن همراه در در موتر زغالهایی و بعد از او بیرون کرد.
رسونیم
مهدار ﻙوبیدنی شده بود چند ساعت بود و فقط موفق به خارج از شهر به مناطق روستایی است.او را دوست های زمردین بزرگ و اشاره به ﻙوه ها بالا ادامه داد.او دوست داشت,درختان و چرخ های نیلوفری,باز است.پنجره را به او,در هوا را در اینجا متفاوت است.بویءده تمیز است.در یﻙ نفس عمیق بﻙشید و آهسته آهسته نفس او است.او ذهن او در حالی که او,هوارﻙمی آوارء تلاش به فکر او را از پدرم بود.
این نوع از منطقه بر پا مى خواست با او عمل دامپزشکی هنگامی که با او انجام داده.انترن او به این فﻙر نبود ﻙار خانه ها همراه با داشتن یﻙ دفتر وقت غروب در جریان چند ساعت باز است.او می دانست که بسیارى از افراد می توانند خود را با خود در جریان ﻙار حیوانات در ساعت,پس او که در فکر عمل جراحی انجام داده در جریان بعد از ظهر و خانه ها و دفتر ساعت در اوایل شب,واقع بینانه تر ﻙردن مردم برای دیدن یﻙ پس از کار بیطاری اگر او در مناطق روستایی و شهری ﻙوچﻙ محیط زیست به این فﻙر نبود و آزمایش در دست او را به آنها اجازه او را در موارد اضطراری است.ﻙه هرگز در یﻙ شهر بزرگ,او هیچ وقت از خواب,اما آنقدر کوچک در شهر,ممﻙن است ﻙار,و خدا مى داند که سفر به یﻙ شهر بزرگ برای یﻙ ساعت دور عاجل طبی ممﻙن است که مرگ یک حیوان محبوب است.